کارت تلفن من رو گرفتند اما چون خبر ضرب و شتم من به بیرون درز پیدا کرده بود، گفتند حتما من گوشی با خودم دارم. منو بردند به باجه و لختم کردند. گفتم پریودم گفتند باید نوار بهداشتیت را دربیاری و به ما نشان بدی! گفتم خجالت میکشم اما فایده…

نگاه کردم به اون همه ادمی که زل زده بودن برای لخت شدنم و گفتم من جلو یه گردان ادم لخت نمیشم گفت دربیار بابا فکر کن رفتی استخر زود باش نصف شب شدا. بلوز و شلوارمو در اوردم گفت سوتین و شرتتم دربیار چشمام گرد شده بودن نگاه کردم…

گفتند لباس زیرم رو باید دربیارم و باید بصورت پاباز بشین پاشو کنم دوربینی بالای حمام و دستشویی نصب شده بود که خصوصی ترین لحظات مشاهده میکردن. گفتم مگه من نامحرم نیستم؟! پاسخ داد وقتی میای اینجا ما محرم میشیم

ما رو داخل یک اتاق میبرند و میگفتن کامل لخت بشیم. با من بعد بازجویی و انتقالم به زندان دوبار اینکار رو کردند یکبار در بهداری که چند دوربین دارد و دیگر در اتاق های پیش از ورود به بند به بهانه گشت و دستور تفتیش گفتند لخت شو و…

"در هوای سر بازداشتگاه مجبورم کردند شورت و سوتینم را دربیاروم و بشین پاشو بروم... کارش که تمام شد گفتم اینجا این کار شماست؟ گفت بله.

"در هوای سر بازداشتگاه مجبورم کردند شورت و سوتینم را دربیاروم و بشین پاشو بروم... کارش که تمام شد گفتم اینجا این کار شماست؟ گفت بله.

مجبور شده دست‌کم دو بار برهنه شود، یک‌بار در مقابل دوربین سلول انفرادی کاملا برهنه شده و به دلیل وجود دوربین در سلول، غذای اندکی می‌خورده است که کمتر جلوی دوربین نیازمند استفاده از سرویس بهداشتی شود

«باید لخت بشی تا از تمام بدنت عکس بگیریم... دستانم را جلوی اندام خصوصی‌ام می‌گذاشتم، مامور فریاد می‌زد رو به من بایست و دستات رو بردار. حالا بشین و پاشو کن با پاهای باز»