ما مردم معترض و آزادیخواه، جمهوری اسلامی را سرنگون کرده و به این جنگ پایان میدهیم!
جامعه ما در یکی از تعیینکنندهترین دورههای تاریخ معاصر خود قرار دارد. جمهوری اسلامی، که سالهاست بهجای پاسخگویی به خواستههای مردم، بر سرکوب، اعدام، جنگافروزی و تحمیل میلیون فقر تکیه کرده، اکنون وارد فاز تازهای از ابربحران شده است.
حملات نظامی مستقیم اسرائیل مقامات و مراکز حساس هستهای، موشکی، نظامی و سرکوب رژیم، افشاگریهای بینالمللی، فشار اقتصادی کمرشکن، شکاف در درون حاکمیت، و خشم و نارضایتی انباشته مردم، تصویری روشن از درهم شکستن بیبازگشت ستونهای حکومت اسلامی را در چشمانداز همگان گذاشته است. این روزها جز صدای موشک و پهپاد در خاک ایران، صدای خرد شدن استخوانهای حکومت تحت امر خامنهای نیز به گوش می رسد.
اما جمهوری اسلامی، در برابر این تزلزل، باز هم میکوشد با «جنگ»، با «فریبکاری رسانهای»، و با «سرکوب بیشتر»، بقای خود را تضمین کند. امروز، جمهوری اسلامی در حالی از “امنیت ملی”، “مقاومت منطقهای” و “خطر حمله خارجی” سخن میگوید که خود عامل اصلی ناامنی در زندگی میلیونها انسان است: از ابرگرانیها گرفته تا سرکوبهای سیستماتیک، از شلیک عمدی و مستقیم به هواپیمای اوکراینی و کشتار معترضین در خیابانها تا اعدامهای روزانه.
در چنین شرایطی، وظیفه ما حامیان و فعالین زن زندگی آزادی، شوراهای مردمی، فعالین کارگری، معلمان، زنان مبارز، دانشآموزان و دانشجویان، روشنتر از همیشه است: رفتن به سمت خیزش سراسری و سرنگونی انقلابی حکومت در شرایطی که حملات اسرائیل امان از او گرفته است.
جمهوری اسلامی تلاش میکند در پسِ وضعیت جنگی کنونی، صدای انقلاب را خاموش کند. از ما میخواهد سکوت کنیم تا “دشمن خارجی” سوءاستفاده نکند. از مردم میخواهد که در کنار “نظام اسلامی” بایستند. اما این حکومت خود همان دشمنیست که ما مردم را فقیر، بیپناه، زندانی و کشته و به این اعتبار در جنگی ۴۶ ساله با ماست.
جنگِ جمهوری اسلامی، جنگِ ما نیست. حکومت در حال غرق شدن است، و ما قرار نیست قربانی آخر آن باشیم. انقلاب ما (زن زندگی آزادی)، تنها پاسخ واقعی به شرایط فعلی است؛ در برابر وضعیت کنونی رهایی ما مردم در برابر حکومت در حال سقوط، از مسیر سازمانیابی سراسری، اعتصابات، اعتراضات و قیام برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی میگذرد.
ما باید این لحظه حساس را به فرصت پیروزی انقلابی بدل کنیم. نه با صبر و انتظار، نه با امید به “قدرتهای خارجی”، بلکه با قدرت آگاه، سازمانیافته و متشکل مردم خودمان. وظیفهی امروز: سازماندهی، تبلیغ، عمل. این لحظه، لحظه عمل است و همه ما باید در محلهها، خیابانها، کارخانهها، دانشگاهها، مدارس و محیطهای کار علیه حکومتی بپاخیزیم که دشمن امنیت همه ماست.
باید شوراها، هستهها و گروههای مقاومت و تبلیغ را در هر گوشه جامعه ایجاد و گسترش دهیم.
باید اعتصابات سراسری در بخشهای مهم تولیدی و خدماتی را کلید زنیم و کل جامعه را به صدای حمایت از این اعتصابات به میدان آوریم.
باید متناسب با توازن قوا و شرایط موجود، علیه حکومت قاتلین و سرکوبگران مردم، برای انقلابمان، به خیابان بازگردیم.
ما مردمی هستیم که انقلاب زن زندگی آزادی را آغاز کردهایم و هیچ نیرویی توان خاموش کردن آن را ندارد. جمهوری اسلامی در سراشیبی سرنگونی است. اما سرنگونی و نابودی نهایی آن، تنها با دخالت و ارادهی مستقیم ما مردم ممکن میشود. ما باید این فرصت را به لحظه تعیینکننده سرنگونی انقلابی بدل کنیم.
چشمانداز ما روشن است:
جامعهای بدون جمهوری اسلامی، آزاد، برابر، انسانی، بدون اعدام، بدون آپارتاید جنسی و جنسیتی، استثمار و سرکوب و فقر.
جامعهای برای زن، برای زندگی، برای آزادی.
این آینده را در خیابان، در اعتصاب، در قیام، و در انقلاب سراسری خودمان میسازیم.
جمهوری اسلامی نابود باید گردد
اعتصاب، قیام، رهایی
زن زندگی آزادی
۲۶ خرداد ۱۴۰۴
شبکه سراسری انقلاب زن زندگی آزادی
(شامل تشکلها و گروههای مبارزاتی دانشجویی، زنان، جوانان و دانشآموزان)