روایت سپیده قلیان از آزار جنسی در زندان سپیدار اهواز
بازرسی ام کردند. لخت لخت شدم و در حالیکه غلامی، افسر شیفت به بهانه اینکه بعد از دو ماه انفرادی تازه به زندان منتلق شده ام و نکند موراد یا سند همراهم باشد، یک دم سینه هایم را می گرفت و دمی دیگر دستش را لای پایم می برد…
روایت سپیده قلیان از زندان سپیدار اهواز تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد صفحه ۴۲