بیانیه ندای زنان ایران به مناسبت هشت مارس روز جهانی زن
هشت مارس ” زن زندگی آزادی “
نه به فقر و تبعیض
نه به آپارتاید جنسیتی
نه به اعدام و سرکوب
پرچم هشت مارس امسال در میان نفرت و خشم همگانی علیه حکومت آپارتاید جنسی ، فقر و تبعیض و بردگی ، مافیای دزد سالار که هر روز بیشتر زندگی ما مردم را به قعر نابودی فرو می برد و علیه سرکوب ، اعدام و با فریاد ” زن زندگی آزادی ” برافراشته می شود.
هشت مارس امسال را با شادباش پیروزی هایمان و فتح سنگر حجاب این نماد بردگی آپارتاید جنسیتی جشن می گیریم.
درد ما تبدیل جامعه به زندان آپارتاید جنسی و جنسیتی ، حاکمیت قوانین زن ستیز و ضد انسانی و بر اساس آن تبعیض و نابرابری خشونت بار علیه زن ، ستم و تحقیر سیستماتیک زنان است که به فاجعه ای انسانی در جامعه تبدیل شده و هر روزه قربانی می گیرد.
درد ما زیر پا له شدن هر روزه انسانیت در زیر چکمه فقر و گرسنگی ، تبعیض و محروم شدن از معیشت و منزلت انسانی است. که در آن غذا و سرپناه ، دارو و حتی امنیت به معضلاتی بدل شده است که کل جامعه از کارگر ، معلم ، بازنشسته ، پرستار ، دانشجو ، ال جی بی تی کیو همه و همه با آن درگیرند و فغانشان بلند است.
در این سیستم مافیای حاکم ضد زن با حکم قوانینشان قتل زنان را تحت عنوان ناموس موجه کرده و مسبب به مسلخ رفتن هر روزه زنان در خشونت های افسار گسیخته خانگی می شوند.
در این سیستم با ازدواج قانونی کودکان هر روز جنایت می آفرینند و به جامعه آموزش تجاوز به کودکان می دهند.
در این سیستم با گسترش فقر و گرانی ، بی تامینی فزاینده ، امنیتی باقی نگذاشته اند و امید به زندگی را نابود کرده اند.
و برای به بردگی کشاندن جامعه طناب دار را روی سر مردم گرفته اند و با گسترش اعدام ها ی هرروزه تلاش می کنند جامعه خشمگین را ساکت کنند و با صدور احکام اعدام برای زنانی همچون شریفه محمدی پخشان عزیزی و وریشه مرادی نفرت حاکمان را از زنان مبارز عیان کرده اند.
هشت مار س روز فریاد نام این سه زن و فریاد رسای نه به اعدام است.
در عین حال زنان و مردان بسیاری که حاضر به تمکین وضعیت موجود نبوده و پشت میله های زندان ، صدای اعتراض مردم شده اند ، گواه بی اعتبار شدن دستگاه ارعاب و سرکوبشان است.
هشت مارس روز فریاد شعار ” زندانی سیاسی آزاد باید گردد ” در هر کوی و محلی و نصب آن بر در و دیوار است.
بی حجابی سراسری و صدای آواز زنان و رقص های گروهی ، دیوارهای آپارتاید جنسیتی حاکم را در هم شکسته و قدرت اراده مردم بر تیغ سرکوب حاکمان پیشی گرفته است.
هشت مارس روز فریاد بلند ” نه به آپارتاید جنسی و جنسیتی ” است.
ندای زنان ایران ضمن درود به همه کسانی که حاضر به تحمل سایه نکبت مافیای آپارتاید جنسیتی حاکم نبوده و از حرمت انسانی خود دفاع می کنند ، از همگان می خواهیم هشت مارس روز جهانی زن را با اسم رمز
مهسا امینی و شعار مشترک ” زن زندگی آزادی” به پرچم اتحاد علیه فقر و تبعیض و نابرابری بدل کنیم و برای نابودی بساط تبعیض ، فقر و نابرابری با هم یکصدا شویم .
۸مارس
زن زندگی آزادی
اسفند ۱۴۰۳
ندای زنان ایران
بیانیه تشکل اتحاد بازنشستگان به مناسبت هشت مارس، روز جهانی زن
هشتم مارس؛ فریاد آزادی و برابری، غریو بلند زن، زندگی، آزادی
هشتم مارس، روزی است که زنان زخمهای کهنهی ستم بر پیکر خود را به یاد میآورند؛ روزی است که نام و آوازهی خود را از شعلههای فروزان مبارزه کسب کرده است. در این روز، کارگران زن یک کارخانهی پوشاک در نیویورک، در اعتراض به دستمزدهای ناعادلانه و شرایط طاقتفرسای کار، اعتصاب کردند. اما کارفرما درهای کارخانه را بست و ساعاتی بعد، زبانههای آتش، جان ۱۲۹ زن را در کام خود کشید. از آن پس، این روز به نمادی از پایداری زنان در برابر ستم تبدیل شد و بهعنوان روز جهانی زن، فریادی برای عدالت و برابری در سراسر جهان طنینانداز گشت.
اما برای زنان ایران، هشتم مارس فراتر از یک یادبود است؛ پژواکی است از مبارزهی سالیان، که در هر کوچه و خیابان، در هر خانه و کارخانه، در هر بیدادگاه و زندان طنینانداز است و تداوم دارد. جان زن ایرانی، از ستم سیستماتیک، از زنجیرهای سنت و قانون، از سایهی سنگین مردسالاری، به لب آمده. او با پدیدههای هولناکی چون زنکشی، قتلهای ناموسی، کودکهمسری، حجاب اجباری، فرزندآوری تحمیلی، و محدودیتهای شدید بر بدن و زندگی خود روبهروست. حقوق برابر در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و قضایی، سالهاست که از او دریغ شده، اما او هرگز از پای ننشسته است.
جنبشهای زنان در ایران، از همان نخستین خیزشهای مشروطه تا امروز، نشان دادهاند که هیچ زنجیری توان مهار این ارادهی سترگ را ندارد. از روز جهانی زن در اسفند سال ۵۷ که در برابر حجاب اجباری ایستادند، تا حرکتهای مدنی برای تغییر قوانین خانواده، حق حضانت، طلاق و سفر و حق کار. زنان ایران همواره دیوارها و چارچوبهای تنگ ستم را به عقب راندهاند.
جنبش “زن، زندگی، آزادی” در سال ۱۴۰۱، نقطهعطفی در این مسیر بود. نام ژینا، فریادی بود که در سراسر ایران طنینانداز شد. در این جنبش، زن بلوچ، زن کرد، زن عرب، زن ترک، زن گیلک، زن لر و زن فارس، همگی در کنار یکدیگر ایستادند و شجاعانه اعلام کردند که دیگر به عقب بازنمیگردند. این اتحاد، این همبستگی، نشان داد که مبارزهی زنان، دیگر یک خواستهی فردی نیست، بلکه صدایی است برخاسته از دل جامعه، برای آزادی، برای زندگی، برای حق تعیین سرنوشت.
امروز، مطالبات زنان ایران، فراتر از رفع یک تبعیض است؛ آنان خواستار جامعهای انسانیاند، جامعهای که در آن هیچ زنی به جرم زن بودن کشته نشود، سرکوب نگردد، از تحصیل و کار بازنماند، و برای تصمیمگیری دربارهی بدن و زندگی خود، محتاج اجازهی دیگران نباشد.
آموزش رایگان، بهداشت و سلامت همگانی، رفع ستمهای جنسیتی، طبقاتی و قومی، و ایجاد بستری که شأن و منزلت انسانی را برای همگان تضمین کند، بخشی از خواستههای زنان امروز ایران است.
هشتم مارس، روزی است برای ایستادن، فریاد زدن، و ادامه دادن. این مبارزه سر باز ایستادن ندارد و هیچ گروهی که از تبعیض بهره میبرد نیز یارای ایستادن در برابر آن را نخواهد داشت و هیچ قدرتی نیز توان خاموش کردنش را ندارد. مبارزهی زنان تا رسیدن به آزادی، تا پایان ادامه خواهد داشت.
اتحاد بازنشستگان
اسفند ۱۴۰۳ – مارس ۲۰۲۵
بیانیه انجمن خانوادههای دادخواه پرواز پی اس ۷۵۲ به مناسبت روز جهانی زن
زن، زندگی، آزادی
ما، زنانِ بازماندهی پرواز پیاس ۷۵۲، در روز جهانی زن، یاد و نام عزیزانی را که با شلیک عمدی در آسمان وطن کشته شدند، زنده نگه میداریم. ما در سوگ عزیزانمان خاموش نشدهایم؛ در کنار هم ایستادهایم تا فریاد دادخواهی را به گوش جهان برسانیم.
ما صدای زنانی هستیم که قربانی خشونت و ستم شدهاند، زنانی که در خانههایشان، در زندانها، در خیابانها و در آسمان، قربانی سرکوب و بیعدالتی شدهاند. مادرانی که فرزندانشان را در خون دیدند، دخترانی که آرزوهایشان را به گور بردند و خواهرانی که در کنار ما نیستند اما نامشان هرگز فراموش نخواهد شد.
هشتم مارس برای ما تنها یک روز نیست؛ تعهدی است به دادخواهی، به مبارزه برای آزادی و ایستادگی در برابر سرکوب. به یاد زنان پرواز پیاس۷۵۲، به یاد زنان قربانی خشونت، به یاد همهی زنانی که برای آزادی جنگیدند و همچنان میجنگند، ما زندهایم و ادامه میدهیم.
بیانیه تشکل دادخواهان ایران به مناسبت روز جهانی زن
به زنان سرزمینمان، به زنان آزادیخواه جهان
امروز، روز شماست. اما حقیقت این است که هر روز، روز زن است؛ چرا که جهان بدون حضور، شجاعت، عشق، و فداکاری شما از حرکت بازمیایستد.
در این روز، زنان زیادی در سراسر جهان جشن میگیرند، اما در ایران زن بودن هنوز به معنای مبارزه است. مبارزه برای ابتداییترین حقوق، برای آزادی، برای برابری. زنانی که حکم اعدام میگیرند، در خیابانها سرکوب میشوند، اما سکوت نمیکنند.
ما، دادخواهان ایران، این روز را به همه زنان مبارز، مادران دادخواه، دختران جسور، و زنانی که با تمام محدودیتها میدرخشند، تبریک میگوییم.
شما الهامبخش هستید، شما تاریخ را مینویسید، شما آینده را میسازید.
روز جهانی زن مبارک!
بیانیه تشکل اتحاد بازنشستگان به مناسبت هشت مارس، روز جهانی زن
هشتم مارس؛ فریاد آزادی و برابری، غریو بلند زن، زندگی، آزادی
هشتم مارس، روزی است که زنان زخمهای کهنهی ستم بر پیکر خود را به یاد میآورند؛ روزی است که نام و آوازهی خود را از شعلههای فروزان مبارزه کسب کرده است. در این روز، کارگران زن یک کارخانهی پوشاک در نیویورک، در اعتراض به دستمزدهای ناعادلانه و شرایط طاقتفرسای کار، اعتصاب کردند. اما کارفرما درهای کارخانه را بست و ساعاتی بعد، زبانههای آتش، جان ۱۲۹ زن را در کام خود کشید. از آن پس، این روز به نمادی از پایداری زنان در برابر ستم تبدیل شد و بهعنوان روز جهانی زن، فریادی برای عدالت و برابری در سراسر جهان طنینانداز گشت.
اما برای زنان ایران، هشتم مارس فراتر از یک یادبود است؛ پژواکی است از مبارزهی سالیان، که در هر کوچه و خیابان، در هر خانه و کارخانه، در هر بیدادگاه و زندان طنینانداز است و تداوم دارد. جان زن ایرانی، از ستم سیستماتیک، از زنجیرهای سنت و قانون، از سایهی سنگین مردسالاری، به لب آمده. او با پدیدههای هولناکی چون زنکشی، قتلهای ناموسی، کودکهمسری، حجاب اجباری، فرزندآوری تحمیلی، و محدودیتهای شدید بر بدن و زندگی خود روبهروست. حقوق برابر در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و قضایی، سالهاست که از او دریغ شده، اما او هرگز از پای ننشسته است.
جنبشهای زنان در ایران، از همان نخستین خیزشهای مشروطه تا امروز، نشان دادهاند که هیچ زنجیری توان مهار این ارادهی سترگ را ندارد. از روز جهانی زن در اسفند سال ۵۷ که در برابر حجاب اجباری ایستادند، تا حرکتهای مدنی برای تغییر قوانین خانواده، حق حضانت، طلاق و سفر و حق کار. زنان ایران همواره دیوارها و چارچوبهای تنگ ستم را به عقب راندهاند.
جنبش “زن، زندگی، آزادی” در سال ۱۴۰۱، نقطهعطفی در این مسیر بود. نام ژینا، فریادی بود که در سراسر ایران طنینانداز شد. در این جنبش، زن بلوچ، زن کرد، زن عرب، زن ترک، زن گیلک، زن لر و زن فارس، همگی در کنار یکدیگر ایستادند و شجاعانه اعلام کردند که دیگر به عقب بازنمیگردند. این اتحاد، این همبستگی، نشان داد که مبارزهی زنان، دیگر یک خواستهی فردی نیست، بلکه صدایی است برخاسته از دل جامعه، برای آزادی، برای زندگی، برای حق تعیین سرنوشت.
امروز، مطالبات زنان ایران، فراتر از رفع یک تبعیض است؛ آنان خواستار جامعهای انسانیاند، جامعهای که در آن هیچ زنی به جرم زن بودن کشته نشود، سرکوب نگردد، از تحصیل و کار بازنماند، و برای تصمیمگیری دربارهی بدن و زندگی خود، محتاج اجازهی دیگران نباشد.
آموزش رایگان، بهداشت و سلامت همگانی، رفع ستمهای جنسیتی، طبقاتی و قومی، و ایجاد بستری که شأن و منزلت انسانی را برای همگان تضمین کند، بخشی از خواستههای زنان امروز ایران است.
هشتم مارس، روزی است برای ایستادن، فریاد زدن، و ادامه دادن. این مبارزه سر باز ایستادن ندارد و هیچ گروهی که از تبعیض بهره میبرد نیز یارای ایستادن در برابر آن را نخواهد داشت و هیچ قدرتی نیز توان خاموش کردنش را ندارد. مبارزهی زنان تا رسیدن به آزادی، تا پایان ادامه خواهد داشت.
اتحاد بازنشستگان
اسفند ۱۴۰۳ – مارس ۲۰۲۵
بیانیه زنان دارای معلولیت به مناسبت روز جهانی زن
۸ مارس؛ فریاد عدالت برای زنان دارای معلولیت
هشتم مارس، روز جهانی زن، فرصتی است برای شنیدن صدای زنانی که در سایه تبعیض و خشونت روزگار میگذرانند.
در ایران، زنان دارای معلولیت در تقاطع جنسیت و معلولیت، با تبعیض مضاعفی روبهرو هستند که آنها را بیش از دیگران در معرض خشونت خانگی قرار میدهد. خانه، که باید مأمن آرامش باشد، برای بسیاری از این زنان به صحنهای از خشونتهای جسمی، روانی، اقتصادی و حتی محرومیت از وسایل کمکی تبدیل شده است.
وابستگی به خانواده یا مراقبان، نبود امکانات توانبخشی، و کمبود آموزش برای مقابله با خطر، این زنان را در چرخهای از خشونت گرفتار کرده که کمتر راه گریزی از آن مییابند.
آمارها در ایران نشان میدهند که حدود ۶۶٪ از زنان در طول زندگی خود خشونت خانگی را تجربه میکنند؛ از خشونت عاطفی و جسمی گرفته تا زنکشیهایی که هر سال صدها قربانی میگیرد. اما برای زنان دارای معلولیت، این تصویر تیرهتر است. در حالی که مطالعات جهانی نشان میدهند این گروه تا دو تا سه برابر بیشتر از زنان بدون معلولیت در معرض خشونت قرار دارند، در ایران هیچ آمار رسمی و مشخصی از وضعیت آنها وجود ندارد. تخمینها حاکی از آن است که شاید بیش از ۸۰٪ از زنان دارای معلولیت در ایران با نوعی خشونت روبهرو شوند، اما این اعداد در نبود دادههای دقیق، تنها گمانهزنیاند. این سکوت آماری خود گواهی بر نادیدهانگاری این زنان است.
دسترسی به عدالت، که کلیدی برای پایان دادن به خشونت است، برای زنان دارای معلولیت در ایران تقریباً دستنیافتنی است. نبود قوانین حمایتی کافی، دسترسناپذیری مراکز قضایی، و فقدان آگاهی حقوقی، آنها را از پیگیری حقوق خود محروم میکند. در کشوری که بیش از ۷۷,۰۰۰ مورد خشونت همسر علیه زنان در سال به پزشکی قانونی گزارش میشود، زنان دارای معلولیت به دلیل انزوای اجتماعی و ترس از از دست دادن حمایت، کمتر صدایشان را به گوش میرسانند. نظام بینالمللی حقوق بشر میتواند الگویی برای تغییر باشد، اما تا زمانی که دولت و جامعه به این معضل توجه نکنند، این زنان در سایه باقی میمانند.
ما نیاز داریم به آموزش، اصلاح باورهای نادرست، بازنگری قوانین تبعیضآمیز، بهبود دسترسی به محیط و خدمات، و مهمتر از همه، جمعآوری دادههای دقیق درباره خشونت علیه زنان دارای معلولیت. بدون این آمار، نمیتوان عمق فاجعه را شناخت و بدون شناخت، نمیتوان امیدی به تغییر داشت.
هشتم مارس فقط روز گرامیداشت نیست؛ فریادی است برای عدالت. زنان دارای معلولیت حق دارند دیده شوند، شنیده شوند و از خشونت رها گردند.
بیانیه کمیته آزادی زندانیان سیاسی به مناسبت روز جهانی زن
زنان زندانی سیاسی: مقاومت در پشت میلههای زندان
در روز جهانی زن، صدای زندانیان سیاسی زن شجاع را به گوش جهانیان برسانیم.
امروزه صدها مدافع حقوق زنان در شرایطی فاجعهبار در زندانهای ایران به سر میبرند. بسیاری از آنها به مدتهای طولانی حبس شدهاند و بر اساس اتهامات جعلی در بی دادگاههای رژیم اسلامی برایشان احکام سنگین و یا حکم اعدام صادر کرده اند. این زنان همچنان از داخل سلولهای زندان به اعتراض ادامه داده و با صدایی رسا و شجاعانه به مردم ایران فراخوان میدهند که علیه سرکوب و مجازات اعدام برخیزند.
سرکوب روزانه زنان در ایران و فشار هرچه بیشتر بر زندانیان سیاسی زن، بازتابی از وحشت رژیم از اعتراضات است. در حال حاظر سه زندانی سیاسی زن: وریشه مرادی، پخشان عزیزی و شریفه محمدی در خطر اعدامهستند. جامعه بینالمللی باید به حمایت از زندانیان سیاسی زن و سایر زندانیان سیاسی ادامه دهد و برای آزادی آنها تلاش کند تا اطمینان حاصل شود که مبارزات آنها برای عدالت و حقوق زنان فراموش نشود. این زنان دلیر زندانی سیاسی شایسته احترام و حمایت بیدریغ ما هستند.
حمایت از مدافعین حقوق زنان در زندان ،خواست آزادی آنها و لغو احکام اعدام باید جزو اصلیترین خواسته های هشت مارس امسال باشد.
کمیته آزادی زندانیان سیاسی تمام تلاش خود را جهت فشار بر رژبم اسلامی جهت لغو احکام اعدام و آزادی زندانیان سیاسی بکار خواهد برد.
به ضمیمه گزارش کوتاهی از وضعیت زندانیان سیاسی زن را ملاحظه میکنید که توسط کمیته آزادی زندانیان سیاسی تهیه و برای رسانه ها، سازمانهای جهانی و دولتهای اروپایی ارسال شده است. در این گزارش ضمن توضیحاتی در رابطه با جوانب مختلف فشار بر زندانیان سیاسی زن، اسامی تعدادی از این زندانیان، به عنوان نمونه های از دستگیریها، شکنجه و زندان فعالین زن قید شده است.
کمیته آزادی زندانیان سیاسی از شما مدافعین آزادی زندانیان سیاسی دعوت میکند تا در هر شکل ممکن در کشورهای مختلف حمایت سازمانها، مردم و دولتها را برلی آزادی زندانیان سیاسی و لغو احکام اعدام بکار بگیرید.
کمیته آزادی زندانیان سیاسی در ایران
هفتم مارس ۲۰۲۵ برابر با هفدهم اسفند ۱۴۰۳
بیانیه کانون صنفی معلمان به مناسبت هشت مارس روز جهانی زن
“شتاب بخشیدن به تلاش”
تبعیض و نابرابری جنسیتی یکی از چالشهای عمدهای است که زنان در سراسر جهان با آن مواجه هستند. این پدیده در اشکال مختلفی از جمله نابرابری در دسترسی به آموزش، فرصتهای شغلی، دستمزد نابرابر، محدودیتهای قانونی و اجتماعی و خشونتهای جنسیتی خود را نشان میدهد.
زنان با وجود پیشرفتهای قابل توجه در برخی حوزهها، همچنان با موانع ساختاری و فرهنگی عمیقی روبرو هستند که برابری جنسیتی را به چالشی بزرگ تبدیل کرده است؛ از جمله در حوزه آموزش که اگرچه زنان ایرانی در چند دههی اخیر با اتکا به تلاش خود، پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند و در بسیاری از رشتههای دانشگاهی حضور پررنگی دارند، اما این پیشرفتها لزوماً به برابری جنسیتی در بازار کار یا عرصه عمومی منجر نشده است. در واقع، با وجود دستیابی به تحصیلات عالی، بسیاری از زنان همچنان با موانع فرهنگی و ساختاری مواجه هستند که مانع از دستیابی آنها به موقعیتهای شغلی و اجتماعی برابر با مردان میشود. آمار رسمیِ حاکی از حضور ۱۵ تا ۲۰ درصدی زنان در بازار کار، تاییدی است بر وجود همین موانع و تبعیضها.
از فردای انقلاب ۵۷ تا به امروز یکی از بنیادیترین سیاستهای حکومت اسلامی، سرکوب زنان و حذف آنان از عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده است.
در نقطه مقابل از همان زمان تا به امروز مقاومت اجتماعی زنان این سرزمین در مقابل سیاستهای سرکوبگرانه آغاز شده و تداوم داشته است. نقطه عطف این مقاومت اجتماعی در جنبش زن زندگی آزادی و سالهای پس از جنبش دیده میشود که نهایتا زنان و دختران شجاع ایرانی توانستهاند حکومت اسلامی را در زمینه پوشش اختیاری وادار به عقبنشینی کنند.
این مقاومت شجاعانه و متداوم، چشماندازی را پیشروی سایر اقشار و گروهای اجتماعی قرار داده است و یادآور این اصل مهم است که مقاومت مدنی حتی در مقابل سیستم کنونی حاکم بر کشور، مطمئنترین و ممکنترین روش مبارزه اجتماعی است.
بی شک تا تحقق دستیابی به برابری جنسیتی هنوز راه طولانی در پیش داریم و وظیفه تشکل های صنفی معلمان است که در این مسیر بهویژه با حمایت از خواستهها و مطالبات عمومی زنان و بهویژه زنان معلم و دانشآموز، با جنبش اجتماعی آنان همراه باشند. نکته قابل تامل این که موضوع نابرابری جنسیتی، موضوعی زنانه نیست و مسئله مشترک تمامی جامعه است؛ زیرا در وهلهی اول تامین حقوق انسانی نیمی از جامعه محسوب میشود؛ دوم این که برابری جنسیتی شرط ضروری برای تامین عدالت اجتماعی و توسعه پایدار است و تا زمانی که زنان نتوانند به طور کامل از حقوق انسانی خود بهرهمند شوند، جامعه ایران نمیتواند به ظرفیت کامل خود دست یابد.
در این بستر است که تم امسال روز جهانی زن، معنا مییابد که با توجه به همه پیشرفتها در سطح جهان، اما همچنان تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بسیار است و جدای از همبستگی، شتاب بخشیدن به تلاشها، کنشها و فعالیتها نیازی اساسی است برای عبور از دستاندازهای ساختاری و سوگیریهایی که زنان، در گسترهی فردی، حرفهای و اجتماعی، با آن روبرو هستند. رفع این موانع نیازمند تغییرات عمیق در نگرشهای اجتماعی، قوانین و ساختارهای قدرت است.
کانون صنفی معلمان ضمن تبریک هشت مارس، #روز_جهانی_زن و اعلام حمایت از مطالبات به حق زنان این سرزمین، برای رسیدن به آزادی و برابری، متعهد است که همراه آنان برای دستیابی به جهانی سرشار از صلح، آزادی و عدالت برای همه انسانها تلاش کند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۴۰۳/۱۲/۱۸
بیانیه شورای بازنشستگان ایران بمناسبت روز جهانی زن
8 مارس برای زنان و کل جوامع بشری، روز رهائی از همه قوانین ضد زن و آداب و رسوم و فرهنگ های جان سختی ست که طی هزاران سال در خدمت مناسبات طبقاتی مردسالارانه حافظ تبعیض ستمگرانه بوده و در جهان امروز سرمایه به شکل پیچیده تری عامل بقا و استمرار آنهاست.
از ایده ی “تمایز طبیعت زن و مرد” هزاران سال است که برای توجیه ستم بر زنان استفاده شده است، در حالیکه طبیعت انسان را، شکلهای اجتماعی کار تعیین میکند.
8 مارس در تاریخ معاصر بشری نماد اهداف، افق و مطالباتی ست که با جنبش های ضد سرمایه داری جهان کنونی برای “رفاه، برابری، آزادی” گره خورده است چرا که سرکوب جنسیتی در جوامع امروزی ریشه در کار مزدی و تسلط تولید برای سود دارد. این گرایش متعلق به فمنیسم رادیکال ضدسرمایه ست که آنرا از سایر گرایشهای فمنیستی جدا میکند.
از آنجا که اشکال مختلف خشونت جنسیتی با روابط و مناسبات اقتصادی-اجتماعی حاکم در هم تنیده اند و این سلطه برای تمکین سیاسی و پذیرش جامعه و بقای خود بویژه در جوامع شرق زده، به عقب مانده ترین فرهنگ و سنتهای مردسالارانه متکی ست، در نتیجه 8 مارس:
– نماد مبارزه علیه خشونت سازمانیافته، قتلهای ناموسی، ازدواج اجباری ، علیه کودک همسری و بارداری ناخواسته است
– نماد رهایی بدن انسان از هرگونه کنترل، محدودیت و قید و بند و علیه حجاب اجباری و دفاع از آزادی سبک انتخاب زندگی از جمله پوشش اختیاری و برسمیت شناختن “حق بر تن” است.
– روز جهانی تاکید بر مبارزه علیه فقر و گرسنگی و فشارهای خردکننده معیشتی که زنان را مستقیما در معرض خطر قرار میدهد، همچنین تلاش برای زدودن شرایط مهاجرت از سر ناچاری و دفاع از حقوق پناهجویان و حذف ریشه ای تمامی محرومیتهاست، علیه برده داری مدرن در قامت کارمزدی، اسارت کار خانگی و در کل علیه گروگانگیری معیشت در قبال زندگی کردن ست.
– روز دفاع از روابط آزاد، داوطلبانه و بی قید وشرط با هرنوع گرایش و تمایل جنسی در دفاع از جامعه LGBTQ ست.
– تاکید مبارزه زنان علیه حکم شنیع اعدام ، بنیادگرائی دینی و گرایشات نژادپرستانه و قومی ست.
– جنبش زنان بدون مبارزه برای حفظ محیط زیست و مقابله با تغییرات اقلیمی و اتلاف منابع و تعامل همدلانه با طبیعت وهمه ی گونه های زیستی بی معناست چرا که زنان اولین قربانیان تخریب محیط زیست و در معرض انواع خشونتهای اقتصادی، آسیب های اجتماعي و بیماریهای ناشی از آن قرار دارند.
– جنبش انترناسیونالیستی زنان پرچمدار صلح پایدار و علیه جنگ افروزی و نظامی گری حاکم بر جهانست چرا که جنگ محصول سیاست و منافع حکومت ها و در تعارض با منفعت عمومی جامعه است.
مقاومت و پیشروی زنان ایران در انتخاب پوشش اختیاری در اماکن، مجامع و خیابانها و حضور پر رنگ و پیشاهنگ در همه اعتراضات معیشتی و اجتماعی نشان میدهد که دیگر هیچ چیز به روال قبل از جنبش “زن، زندگی، آزادی” بر نخواهد گشت.
جامعه با حفظ همه دستاوردهایش آگاهانه به پیش میرود!
“رهائی زن، رهائی جامعه است”.
بیانیه کانون نویسندگان ایران بمناسبت روز جهانی زن
از هشتم مارس ١۸۵٧ که زنان کارگر پارچهباف در آمريکا به مبارزه برای احقاق خود برخاستند تا امروز، بیش از یک قرن است که زنان در گوشه گوشهی جهان رویای آزادی را زیستهاند. در ایران، از دورهی مشروطه که پایههای اولین تشکلهای زنان شکل گرفت تا بعدها که در حلقههایی همچون «انجمن حریت زنان» در سال ۱۲۸۶ اعلام وجود کرد، زنان روشنفکرِ آزادیخواه، همواره بر حق تشکلیابی پای فشردهاند. آزادی و برابری دیگر نه یک رؤیا، که بخشی از زیست روزمرهی زنانِ سرزمین ما شده است که در دانشگاهها، محیطهای کاری، در ورزش، سینما، ادبیات، موسیقی، رقص، خوانندگی و حتی در خانواده و خیابان به شکلهای گوناگون رخ مینماید. هر چه بیشتر بر حقوق مدنی و آزادیهای سیاسی و اجتماعی زنان سد زده میشود، از آنسو مقاومت روزمرهی زنان بیش از پیش و گام به گام آن را عقب میراند تا آنجا که در سالهای اخیر مبارزهی زنان با حاکمیت، برای تمامی گروههای آزادیخواه و برابریخواه، اسم رمز آزادی شده است تا اثبات بیش از پیش این قول معروف باشد که «معیار آزادی یک جامعه، آزادی زنان آن جامعه است.»
نماد سلطهی حاکمیت از ابتدای تأسیس، تحمیل حجاب به زنان بود و با این ابزار سعی در بیرون راندن آنان از عرصهی اجتماع داشت. حجاب پیش از هر چیز زنان شاغل را که در کارخانهها، ادارات، بیمارستانها، مدارس و دانشگاهها و… مشغول کار بودند هدف گرفت و ذرهذره دامنهی این تحمیل را به کوچه و خیابان هم رساند. ناامنی فضاهای عمومی برای زنان در نظام مردسالار با قوانین زنستیزانهی حکومتی دست به دست هم داده است تا جایی که در یک سال گذشته، همچون سالهای پیش از آن، با بازداشت، از کار بیکارکردن، تهدید و ممنوع الخروجی فعالان زن سعی در خاموش کردن صدای زنان داشته است. همچنان که کوشید با تصویب طرحی موسوم به «حجاب و عفاف»، حجاب اجباری را در محدودهی قانون تعریف کند تا شاید از این طریق محملی برای تحمیل بیش از پیش حجاب بیابد اما مقاومت پرشور زنان مانع از ابلاغ آن شد و قانونی که این همه در بوق و کرنا کرده بودند، همچنان روی دست حاکمیت باقی ماند. هنوز هم در عرصهی اجتماعی پوشش زنان کنترل میشود و حاکمیت خواستهی خود را بر زنان تحمیل میکند اما زنان خیابانها را از آن خود کردهاند و با مقاومتی مثالزدنی نمونهی اعلایی از حقخواهی را به نمایش گذاشتهاند. در مقابله با اختیارِ پوشش زنان، حاکمیت از هیچ حربهای فروگذار نکرد؛ طبقاتی کردن امر حجاب، قرار دادن زنان در تنگنای اقتصادی بهخاطر نوع پوشش، عدم مجازات آزارگران جنسی و عدم حمایت از زنان در خشونتهای خانگی، تا آنجا پیش رفت که هر روز اخبار تازهای از زنکشی با نام نادرست «قتل ناموسی» منتشر میشود. اخراج زنان مخالفِ اجبارِ حجاب از عرصههای هنری همچون سینما، تئاتر، موسیقی یا حتی اخراج از آموزش و پرورش و… از دیگر دستاندازهایی است که حاکمیت سعی دارد با آن خواستهی زنان را در آزادی و برابریخواهی خاموش کند؛ امری که تاکنون موفق نشده است.
زنان نه تنها خواهان پوشش اختیاری -جلوهای از واقعیت آزادی و حق زن بر بدن خویش- هستند که خواهان برابری در تمامی عرصههای حقوقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادیاند. دستمزدهای پایین زنان کارگر، عدم دستیابی زنان به سطوح بالای مدیریتی، نابرابری در مسائل حقوقی خانواده همچون حق ارث، طلاق، حضانت فرزندان، مقابله با کودکهمسری همه و همه خواستههایی است که زنان در پی دستیابی آنند. جنبش رهایی زن عرصهی دائمی نبرد زنان با آپارتاید جنسی به جنبشی چنان قدرتمند تبدیل شده است که رهایی زن وزنهای مهم در اوضاع سیاسی ایران به شمار میآید.
کانون نویسندگان ایران ضمن گرامیداشت هشتم مارس، خواهان آزادی و برابری زنان با مردان در تمامی عرصههای حقوقی، اجتماعی و اقتصادی و سیاسی است و با تأکید بر تشکلیابی جنبشهای زنان، بر این باوراست که با تحقق «آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا برای همگان»، دستیابی به آزادی و حقوق برابرانهی زنان میسر خواهد شد.
کانون نویسندگان ایران
۱۷ اسفند ۱۴۰۳