از هما دارابی تا سپیده رشنو؛ ما نه مجرم هستیم و نه متخلف
برای بیان ستم بر زنان لازم نیست چهار دهه پوشش اجباری و در پی آن حذف زنان از فضای عمومی را مرور کنیم. شاید اگر تنها به تیر ماه گذشته بازگردیم کافی باشد. به یک روز گرم که ممکن بود هر کدام از ما با خستگی روزمره و کلافه از کار، با یک روسری که حتی بر شانههایمان هم سنگینی میکرد، در شهر در حال رفتوآمد باشیم. و ممکن بود هر لحظه کسی به خودش اجازه بدهد که به ما بگوید «حجابت مناسب نیست». در این لحظه ممکن بود هرکدام از ما چنان خشمگین شویم و چنان فریاد بزنیم که تا چند لحظه پیش، از خود انتظار نداشتیم.
بعد هم ممکن بود که بازداشت شویم، شکنجه فیزیکی شویم، به اجبار جلوی دوربین نشانده شویم، به سودجویانی که آزادی زنان تنها بخشی از کسبوکارشان است منسوب شده و فریبخورده نامیده شویم و…
اینها بخشی از اتفاقاتی است که سپیده رشنو از سر گذراند و ممکن بود هرکدام از ما سپیده رشنو باشیم. ممکن بود یکی از اعضای خانواده ما یا یکی از دوستان ما جای او باشد.
این اتفاق از ما دور نیست و وظیفه خود میدانیم که نسبت به آن اعتراض کنیم. ما امضاکنندگان این بیانیه، علاوه بر اعتراض به پوشش اجباری، به روند رسیدگی غیرقانونی، به شکنجه و آسیب فیزیکی، بازجویی، اعتراف اجباری، حبس و مجرمدانستن زنانی که برای ابتداییترین حقوق خود، یعنی حق پوشش مبارزه کردهاند و به اجبار تن ندادهاند، اعتراض داریم.
ما به پولیسازی آزادی و جریمه مالی برای انتخاب پوشش خود اعتراض داریم.
ما نه مجرم هستیم و نه متخلف، ما کسانی هستیم که با دیدن چشمان کبود سپیده رشنو نهتنها یک پا به عقب نمیرویم، بلکه با یکدیگر فریاد میزنیم: رهایی، حق ما و قدرت ما در جمع ما است.