تاریخچه ۸ مارس: روز جهانی زن از آمریکا و اروپا تا خاورمیانه
۸ مارس، روز جهانی زن، روزی است که به پاس مبارزات تاریخی زنان برای برابری و حقوق اجتماعی گرامی داشته میشود. این روز ریشه در جنبش کارگری قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دارد و در طول تاریخ دو قرن گذشته، به نمادی از مبارزه زنان علیه تبعیض، استثمار و نابرابری تبدیل شده است.
مبارزات زنان کارگر و شکلگیری روز جهانی زن
نقطه عطف تاریخ مبارزات زنان را میتوان در قرن نوزدهم جستوجو کرد، زمانی که با شتاب گرفتن فرآیند صنعتیشدن و گسترش سرمایهداری در اروپا و آمریکا، زنان بهعنوان نیروی کار ارزان وارد بازار شدند. اما این ورود، بیش از آنکه نشانهای از پیشرفت باشد، نشانگر تعمیق استثمار بود. زنان کارگر، بهویژه در کارخانهها، نهتنها مجبور بودند با دستمزدهای ناچیز و ساعات کاری طاقتفرسا – گاه تا ۱۶ ساعت در روز – نیروی کار خود را بفروشند، بلکه در معرض تبعیضهای شدید جنسیتی نیز قرار داشتند.
این شرایط، زمینهساز خیزش و اعتراضاتی شد که به تدریج زنان را به یکی از ارکان اصلی جنبش کارگری بدل کرد. از همان زمان، پیوندی ناگسستنی میان مبارزات زنان و جنبش کارگری شکل گرفت؛ پیوندی که در بستر مبارزات سوسیالیستی و کمونیستی معنا یافت؛ جنبشهایی که بر نبرد با تبعیض، استثمار و سلطهی سرمایهداری بنیان نهاده بودند. زنان کارگر نهتنها برای حقوق خود، بلکه برای سرنگونی سیستمی که آنها را به بردگان مزدبگیر تبدیل کرده بود، به میدان آمدند و به نیرویی انکارناپذیر در تاریخ مبارزات طبقاتی تبدیل شدند.
در ۸ مارس ۱۸۵۷، گروهی از زنان کارگر نساجی در نیویورک (آمریکا) برای اعتراض به شرایط ناعادلانه کار به خیابانها آمدند. این حرکت توسط پلیس بشدت سرکوب شد، اما نقطه شروع جنبشی شد که در دهههای بعد، به گسترش مبارزات زنان در سطح جهانی منجر گردید.
اعتراضات زنان و جنبش کارگری در دهههای پایانی قرن نوزدهم
در اواخر قرن نوزدهم، زنان در سراسر دنیا، بهویژه در کشورهای صنعتی، برای کاهش ساعات کار، دستمزد برابر، بهبود شرایط کاری و حقوق سیاسی و اجتماعی از جمله حق رأی مبارزه کردند. این تحرکات در کشورهای مختلف بهویژه در آمریکا و اروپا، باعث شکلگیری اعتراضات و اعتصابات گستردهای شد.
یکی از مهمترین این اعتراضات در سال ۱۹۰۸ در کارخانههای نساجی نیویورک رخ داد، جایی که زنان برای دستیابی به حقوق برابر و کاهش ساعات کار دست به اعتصاب گسترده زدند. این حرکت، که با سرکوب شدید کارفرمایان و پلیس مواجه شد، توجه فعالان سوسیالیست را به خود جلب کرد و زمینه را برای تصویب قوانین حمایتی از زنان کارگر فراهم ساخت.
پیشنهاد کلارا زتکین و تأسیس روز جهانی زن
در سال ۱۹۱۰، در کنفرانس بینالمللی زنان سوسیالیست در کپنهاگ، کلارا زتکین، فعال برجسته آلمانی، پیشنهاد کرد که روزی جهانی به نام “روز زن” اختصاص یابد. این پیشنهاد مورد استقبال قرار گرفت و از سال ۱۹۱۱، نخستین روز جهانی زن در کشورهای آلمان، اتریش، دانمارک و سوئیس برگزار شد. زنان در این کشورها در حمایت از حقوق برابر به خیابانها آمدند.
آتشسوزی تریانگل شیرتویست و اثرات آن
در ۲۵ مارس ۱۹۱۱، آتشسوزی مرگباری در کارخانه تریانگل شیرتویست در نیویورک رخ داد. این کارخانه محل کار بیش از ۵۰۰ زن کارگر مهاجر بود. در این آتشسوزی، ۱۴۶ نفر جان باختند، زیرا درهای خروجی کارخانه بسته شده بود و بسیاری از زنان برای فرار از پنجرهها به پایین پریدند. این فاجعه باعث شد که اعتراضات گستردهای در نیویورک و دیگر شهرها برگزار شود و در نهایت تغییرات قانونی در زمینه شرایط کاری و ایمنی محیط کار به وجود آید.
۸ مارس و انقلاب روسیه
در ۸ مارس ۱۹۱۷، زنان کارگر در پتروگراد (سنپترزبورگ کنونی) در روسیه دست به اعتصاب زدند و علیه فقر، جنگ و سرکوب سیاسی تظاهرات کردند. این اعتراضات بهسرعت گسترش یافت و یکی از عوامل اصلی انقلاب فوریه و سرنگونی حکومت تزار نیکلای دوم (نظام سلطنتی) شد. پس از انقلاب، ۸ مارس بهعنوان روز تعطیلی رسمی اعلام شد و نمادی از مبارزات زنان برای حقوق برابر شناخته شد.
به رسمیت شناختن جهانی روز زن
در سال ۱۹۷۷، سازمان ملل متحد ۸ مارس را بهعنوان روز جهانی زن به رسمیت شناخت و از همه دولتها خواست تا این روز را بهمنظور دستیابی به حقوق زنان و مبارزه با نابرابریهای جنسیتی گرامی بدارند.
۸ مارس؛ نماد مبارزه مداوم برای برابری و حقوق زنان
روز جهانی زن دیگر صرفاً یک تاریخ نیست، بلکه نمادی از مبارزهای مداوم برای برابری و حقوق زنان در تمامی ابعاد زندگی است. این روز در سراسر جهان به شیوههای گوناگون گرامی داشته میشود؛ از تعطیلات رسمی در برخی کشورها گرفته تا راهپیماییها، گردهماییها و برنامههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که بر حقوق زنان، برابری جنسیتی و مقابله با خشونت و تبعیض و آپارتاید جنسیتی تأکید دارند. در دو قرن گذشته، جنبش جهانی زن با پیوند مبارزات خود به جنبش کارگری، بسیاری از حقوقی را که امروز بدیهی میپنداریم، همچون کاهش ساعات کار، افزایش حداقل دستمزد، فرصتهای برابر اقتصادی و اجتماعی و حق رأی، به دست آوردهاند. بااینحال، نابرابریهای جنسیتی همچنان پابرجاست و ۸ مارس یادآور آن است که هیچ تغییر واقعی بدون مبارزهای سازمانیافته و همبستگی اجتماعی محقق نخواهد شد؛ راهی که تا تحقق جهانی برابر و امن باید با عزم و پایداری ادامه داد.
۸ مارس و آغاز یک انقلاب زنانه در ایران
۸ مارس ۱۳۵۷، نخستین صفآرایی جنبش زنان علیه حکومت اسلامی بود؛ روزی که هزاران زن و مرد آزادیخواه در خیابانهای تهران علیه فرمان خمینی به حجاب اجباری شوریدند. شعارهایی چون «نه به حجاب اجباری!» و «ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم!» در خیابانها طنینانداز شد. اما این خیزش آزادیخواهانه با سرکوب وحشیانه طرفداران حکومت و شعار ارتجاعی «یا روسری یا توسری» مواجه شد.
با اینحال، ۸ مارس ۵۷ فقط یک اعتراض نبود؛ سرآغاز جنبش نوین رهایی زن در ایران بود که نهتنها علیه استثمار و آپارتاید جنسیتی بلکه علیه اسلام سیاسی شکل گرفت و در دهههای بعد، در کارزارهای بهم پیوستهای مانند «دختران خیابان انقلاب» و «حجاب بیحجاب» ادامه یافت.
امروز، اولین انقلاب زنانه تاریخ بشریت در خیابانهای ایران با نام «زن زندگی آزادی» طنینانداز شده است؛ رادیکالترین جنبش زنان در تاریخ ایران که در عرصه مبارزه با حجاب و قوانین اسلامی، کلیت رژیم اسلامی و پایان اسلام سیاسی را هدف گرفته است. انقلابی که با حجاب سوزان آغاز شد، خاکریز حجاب را فتح کرد، و هم اکنون با اعتراض عریان زن تمامی مصادیق آپارتاید جنسیتی را نشانه گرفته است که از بنیانهای اساسی رژیم اسلامی می باشد.. این انقلاب با محوریت رهایی زن در پی بازپسگیری بدن زن و اختیار بر بدن، کرامت و منزلت انسانی، حق زندگی و آزادی جهانشمول است که چون رنسانسی علیه مذهب و هرگونه تبعیض در یک چهارم قرن ۲۱ رخ داده است.
این انقلاب زنانه است، کل نظام نشانه است