اطلاعیه انقلاب زنانه: اعتراض وسیع و گسترده علیه قتلهای ناموسی و زنکشیها ضروری و حیاتی است
طبق آمارهای منتشر شده در عرض ۲۰ روز در مهر ۱۴۰۲ دست کم ۱۵ زن در شهرهای مختلف ایران توسط اعضا خانواده خود به قتل رسیدند که ۷ مورد آن با انگیزه ناموسی بوده است.
افزایش و شدت گیری زن کُشی ها در ایران، نگرانی ها در مورد شرایط ناامن زندگی برای زنان را بیش از پیش بالا برده است. این آمار تکان دهنده از زن کُشی ها که در دل یک انقلاب عظیم برای رهایی زن از شر حجاب و قوانین اسلامی و رژیم ضدزن حاکم رخ میدهد، نشاندهنده این است که زنان در بستر انقلاب زن زندگی آزادی و در لایه های زیرین جامعه در حال عصیان علیه بردگی جنسی اند. شدت گیری عدم تمکین زنان به شوهر، نافرمانی از پدر و برادر و فرهنگ مردسالارانه موجود، حاکی از اینست که هم اکنون نسلی از زنان که بر این باورند باید حقوق انسانی و مسلم خود را طلب کنند، در یک جدال تنگاتنگ و نامرئی با رژیم ضدزن اسلامیاند که این جدال در نهادی به نام “خانواده” که اساسا نقش کنترل زن را به عهده دارد، خود را نشان میدهد؛ جدالی که حتی به قیمت جان این زنان تمام میشود.
از آنجایی که در جامعه ایران تحت حاکمیت زن ستیز اسلامی نه تنها زنان از هیچگونه حمایت قانونی، دولتی و قضایی برخوردار نیستند، بلکه تمام حق و حقوق انسانی و کرامت و منزلت آنها در وهله اول توسط رژیم اسلامی پایمال می شود، از آنجایی که حکومت حاکم در ضدیت با موجودیت زن است و متهم ردیف اول قتل زنان، چنانچه حاضر است یک زن را به خاطر نداشتن حجاب به کام مرگ بفرستند، از آنجایی که قتل های ناموسی و زن کُشی ها هیچگونه مجازات قانونی و عواقب جدی برای قاتلین در بر ندارد، میتوان نتیجه گرفت که حکومت چه بستر هولناکی علیه زنان ایجاد کرده که چرخه زن کُشیها نه تنها همچنان ادامه دارد، بلکه با شدت گیری عصیان زنان علیه موضع موجود، شدت بیشتری می یابد تا جاییکه زنان سرکش توسط مردانی از خود بیگانه که عملا به بازوهای زن ستیزی رژیم اسلامی تبدیل شده و خود قربانی نظام نرینه سالار حاکم اند، یا به پستوی خانه ها فرستاده شوند یا به کام مرگ.
چرخه تراژدی هولناک زن کشی تا زمانی که جمهوری اسلامی بر سر کار است همچنان میچرخد و رژیم اسلامی با قانون و دولت و دستگاه قضایی زن ستیز و کودک ستیز، بعنوان یک الگوی کلان در خشونت سیستماتیک و حکومتی علیه زنان، مسبب اصلی و محرک چنین وضعیت هولناکی در جامعه است.
انقلاب زنانه همچون همیشه که نوید نابودی جمهوری اسلامی از طریق یک انقلاب با پرچمداری زنان را داده بود، تاکید دارد اگر خواهان پایان یافتن خشونت و جنایت علیه زنان در ایران؛ به معنایی خواهان پایان یافتن این تراژدی هولناک حکومتی هستیم باید با تمام قوا، با تمام نیروی جمعی و اتحاد و همبستگی که داریم انقلاب زن زندگی آزادی هر چه سریعتر به پیروزی برسانیم تا امکان وضع قوانین متضمن کننده آزادی و رهایی زن، برابر و سکولار را داشته باشیم. باید دست به اعتراض وسیع زد و نگذاشت قتل ناموسی و زن کشی به یک پدیده عادی در جامعه تبدیل شود. عادی سازی زن کشی چیزی است که جمهوری اسلامی میخواهد و از آن نفع میبرد و تلاش میکنه از این زن کُشی ها علیه انقلاب زن زندگی آزادی استفاده کند.
انقلاب زنانه اعتراض جمعی را در چنین شرایطی ضروری و حیاتی میداند. باید با تمام قوا علیه زنکشی ها به میدان بیاییم و بار دیگر زمین را زیر پای این حکومت متوحش و ضدزن داغ کنیم در این موقعیت لازم است با هر قتل ناموسی، با هر زنکشی که در هر شهری اتفاق میافتد مقابل دادگستری و مراکز دولتی و حکومتی دست به تجمعات وسیع و گسترده زد. لازم است فعالین حقوق زنان، زنان و جوانان انقلابی و دانشجویان و دانشآموزان مبارز و پیشرو علیه این جنایات و زنکشی ها جلو بیفتند و با سازماندهی حرکتهای جمعی و مستمر و سازمانیافته، با ایجاد جمع ها، گروهها، تشکلها و شوراهای محلی و شهری، دانشگاهی و دانش آموزی در جلوگیری از قتل های ناموسی و زن کُشی نقش آفرینی کرده تا پایان این جنایات را به جمهوری اسلامی تحمیل کنیم. اگر مقابل جمهوری اسلامی، سازماندهی و اعتراض نکنیم جنایات ناشی از وجود این حکومت زن ستیز هر روز تکرار میشود. پیروزی انقلاب زن زندگی آزادی و سرنگونی جمهوری اسلامی تنها راه حل است.
انقلاب زنانه
۳۰ مهر ۱۴۰۲