جوابی به ژیلا صداقی، مجری صدا و سیما که سنگ پرچم رژیم را به سینه میزند
به قلم آزاده احمدوند
ژیلا صادقی، مجری صدا و سیما که پاسپورت آمریکایی دارد، با انتشار ویدیویی در اینستاگرام خود، منتقدانش را «سطحی» خواند و گفت:
«درد حسادت و بخل دارید که بعید است درمان شود.»
او با اشاره به نصب پرچم جمهوری اسلامی در سازمان ملل افزود:
«دنیا ایران را با پرچم جمهوری اسلامی و آرم الله میشناسد. چرا برخی افراد دنبال پرچم شیر و خورشید، ببر و پلنگ یا اژدها هستند؟»
با شنیدن این اظهارات، جمله معروف آدولف هیتلر صدراعظم حکومت فاشیستی به یاد میآید که گفته بود: «دروغ باید چنان عظیم باشد که هیچکس باور نکند کسی آنقدر گستاخ است که حقیقت را چنین بیشرمانه تحریف کند.»
اما واقعیت این است که جهان، از زمان آغاز انقلاب زن زندگی آزادی چنان شگفتزده از مبارزه جامعه ایران به ویژه زنان است که حتی دروغهای گوبلزی هم نمیتواند حیثیت بربادرفته جمهوری اسلامی را بازگرداند.
واقعیت این است که در چشم جهانیان، مردم ایران و حکومت حاکم بر ایران یکی نیستند. واقعیت این است که همان دولتهای غربی و نهادهای بینالمللی، جمهوری اسلامی را در پرتگاه سقوط میبینند.
واقعیت این است که غرب پیشبینی میکند سرنگونی جمهوری اسلامی به دست مردم امری است واقعی. بله، تا زمانی که مردم به طور کامل حکومت اسلامی را سرنگون کنند، پرچم منحوس اسلامی بهعنوان آخرین نشانههای بقای نیمهجان این حکومت استفاده خواهد شد.
اما باید به امثال ژیلا صادقی گفت: آیا جز آویزان شدن به پرچم، نشانه دیگری از ادامه حیات این حکومت در سطح جامعه و بین مردم میبینی؟ آیا پرچم جمهوری اسلامی، همراه با ارتش، سپاه، بسیج و سایر ارگانهای سرکوب، با ابزارهایی چون شلاق، شکنجه، اعدام و قتل در ملأعام، توانست حجاب را بر سر زنان نگه دارد؟
حجاب، این سمبل حکومتهای اسلامی، حتی در ظاهر و بهطور نمادین، نتوانست بگوید: «من حضور دارم؟»
حکومتی که با گاز اشکآور به معلمان معترض حمله میکند، حکومتی که در تأمین ابتداییترین نیازهای مردم، چون سوخت و برق، دچار بحران است، حکومتی که توانایی محافظت از منابع زیستی و انسانی را ندارد و هر ساله هزاران تحصیلکردهاش مهاجرت میکنند تا از شرایط اسفناکی که مسبب آن جمهوری اسلامی است فرار کنند، آیا حتی جایی برای تبلیغات گوبلزی باقی میگذارد؟
تنها در این شرایط است که میتوان به تکهپارچهای که آرم اسلامی بر آن نقش بسته، آویزان شد.
پس از تسویهحساب نهایی مردم ایران با حکومت فاشیستی جمهوری اسلامی، پرچم نیز قطعاً به اراده و خواست مردم تغییر خواهد کرد. جامعهای که از بزرگترین تابوهای تحمیلی عبور کرده، به تابویی چون پرچم نیز پابند نخواهد ماند.
نسلی که از تابوهای دینی عبور کرده، هیچ آرم و نشان ارتجاعی، چه الله و چه شیر و خورشید، برایش مقدس نخواهد بود. اما آنچه مشهود و واضح است، نیروی عظیم تغییر و تحولات بنیادینی است که از سطح تا عمق اجتماع را فرا گرفته است.
برای ندیدن این تحولات، نیاز به افرادی چون ژیلا صادقی است؛ همانهایی که مردم را بیسواد خطاب میکنند اما از دیدن واقعیتهایی که از روز روشنتر است ناتواناند، یا خود را به ناتوانی میزنند.
ژیلا صادقی و دیگر عوامل پروپاگاندای نخنمای جمهوری اسلامی میتوانستند انتخاب کنند که شرافتمندانهتر زندگی کنند، اما انتخابشان زندگی در دروغ، بیشرفی و ماهی گرفتن از آب گلآلود بود.
دوقطبی الله و شیر و خورشید، تنها متعلق به کسانی است که دل در گرو گذشته دارند، زیرا برای خود در آینده جایی متصور نیستند.
ما نیز به انتخاب اشتباه آنها با تأسف سری تکان میدهیم و میرویم تا جامعه ایران آینده را به یمن رنسانس عظیم انقلاب زن، زندگی، آزادی بسازیم؛ همان رنسانسی که زنان و نسل Z در صف مقدم آن ایستادهاند و با تمام توان از روی هر تحجر و تعصبی عبور میکنند.