اعتراضات باشکوه علیه اسیدپاشی های زنجیره ای به صورت زنان،‌ برگی از مبارزه مردم ایران علیه حکومت زن ستیز اسلامی

پاییز سال ۱۳۹۳، برگی از مبارزات مردم ایران علیه حکومت ضدزن اسلامی و یکی از جنایات آن علیه زنان، ورق خورد، جنایتی که به نام “اسیدپاشی های زنجیره ای اصفهان” در کارنامه زن ستیزی این حکومت ثبت شد.

گزارشات، شمار قربانیان اسیدپاشی در اصفهان را ۱۵ نفر اعلام کردند. اسامی و روایت دردناک چهار زن قربانی افشا شد، چهار زنی که یکی از آنها جان خود را از دست داد. سهیلا جورکش، مرضیه ابراهیمی، سحر و مینا از زنانی بودن که یکی پس از دیگری در اصفهان هدف حمله‌ با اسید قرار گرفتند؛ یکی چشمش را از دست داد، دیگری صورتش از بین رفت، آن یکی هم بدنش سوخت و جای زخم ها به تنش ماند.

اسیدپاشی های زنجیره ای توسط عوامل جمهوری اسلامی به صورت زنان، پس از پیشنهاد طرح لایحه امر به معروف و نهی از منکر و فراخوان یوسف طباطبایی نژاد، امام جمعه اصفهان، یکی از منفورترین امامان جمعه که بارها درباره برخورد قهری با بدحجابی سخن گفته بود رخ داد. او در یکی از سخنرانی‌هایش گفته بود که “مسئله حجاب، دیگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله با بدحجابی باید چوب تر را بالا برد و از نیروهای قهریه استفاده کرد”. در واقع، این صحبتها شروع حمله سازمانیافته حکومت اسلامی به زنان در این شهر بود.

در مقابل دروغ پراکنی های مقامات و مسئولان دولتی و حکومتی، خانواده های قربانیان اسید پاشی در اصفهان به رسانه ها گفتند که اسیدپاش‌ها قبل از پاشیدن اسید میگفتند: «ما با بدحجابان مقابله می‌کنیم». زنان دیگری هم اطلاع دادند که با ارسال اس ام اس از تلفن های ناشناس تهدید شده اند که اگر حجاب را رعایت نکنند، به صورتشون اسید پاشیده خواهد شد. در این شرایط، مردم دیگر شک نداشتند که جنایت اسید پاشی به صورت زنان در اصفهان، کار حکومت اسلامی و وابستگان بسیجی یا حزب الهی آن است.

خشم و نفرت مردم از این جنایت آشکار فوران کرد و منجر به اعتراضات باشکوه و گسترده ای، به همت فعالین حقوق زنان، فعالین انقلاب زنانه و مردم آزادیخواه که خواهان رهایی زنان از شر قوانین و حکومت اسلامی هستند شد. در ۳۰ مهرماه ۱۳۹۳ تجمعات اصفهان و تهران، به نوعی نمونه شاخص این اعتراضات بودند. چندین هزار نفر معترض روبروی ساختمان دادگستری اصفهان و در برابر مجلس اسلامی در تهران، دست به تجمع زدند و حکومت زن ستیز اسلامی و نفرت پراکنی و تحریک علیه زنان را مورد اعتراض قرار دادند و خواهان محاکمه آمرین و عاملین این جنایت شدند.

در جریان این تجمعات معترضان خشمگین با در دست داشتن پلاکاردهایی علیه قوانین ضد زن و اسلامی، چنین شعار می دادند:

«امنیت، امنیت، اسیدپاشی جنایت» ، «اسیدپاشی قطع نشه، ایران قیامت میشه»، «ننگ ما ننگ ما، مجلس شورای ما»، «این سکوت، حمایت از داعش است»، «زاینده‌رود خشک شده، اسیدپاشی مد شده»، «ای کم‌تر از داعشی، اسید به ما می‌پاشی»، «نترسید، نترسید ما همه باهم هستیم»، «مرگ بر تروریست اسیدپاش»، «استاندار اصفهان استعفا استعفا»، «نیروی انتظامی خجالت خجالت»

همچنین در دانشگاهها، دانشجویان در اعتراض به خشونتهای سازماندهی شده تجمع کردند. در دانشگاه بابل نوشیروانی دانشجویان شعار “امنیت، آزادی، حق مسلم ماست” سر دادند. سازماندهنگان این تجمع در حمایت از زنان و علیه اسیدپاشی ها سخنرانی کردند و دانشجویان در یک زنجیره انسانی سرود یار دبستانی را همخوانی کردند.

در دانشگاه پلی تکنیک تهران نیز دانشجویان با بالا بردن پلاکاردهایی در اعتراض به زن ستیزیها، دست در دست هم سرود یار دبستانی سر دادند.

ترس تنها بخشی از زمین لرزه ای بود که اعتراضات علیه اسیدپاشی ها، به جان مقامات و مسئولین نظام انداخته بود، از دادستانی اصفهان، که وحشت زده از پشت میله های بسته با مردم حرف می زد و مردم وی را دروغ گویی بیشتر خطاب نمی کردند، تا امام جمعه ای که حتی منکر حرفهای خودش شد… همگی از طوفان خشم مردم معترض میلرزیدند، تا اینکه وادار به عقب نشینی شدند.

اسیدپاشی ها متوقف شد و موج بی حجابی به گسترش هر چه بیشتر خود در شهرهای ایران تا به الان ادامه داد. شش سال از اعتراضات علیه اسیدپاشی های سازماندهی شده به صورت زنان بی حجاب در اصفهان گذشته، و خواست دستگیری و محاکمه آمرین و عاملین اسیدپاشی ها و محاکمه تک تک سران نظام جمهوری اسلامی به جرم بیش از چهاردهه زن سیتزی و خشونتهای سازماندهی شده حکومتی، همچنان بر قوت خود باقیست!

اسیدپاشی های زنجیره ای به صورت زنان،‌ اثبات کرد که بحران خشونت علیه زنان در ایران، ریشه در قوانین و مناسبات حکومت جمهور اسلامی دارد؛ قوانین اسلامی، ساختار دولت و دستگاه قضایی، جزء ساختارهای اساسی این حکومت برای اشاعه خشونت علیه زنان هستند و حجاب یکی از ابزارهای در دست حکومت برای اعمال این خشونت و سرکوب است که همواره توسط زنان و بخش پیشرو جامعه به زیر پا گذاشته شده است. دختران خیابان انقلاب، نمونه تاریخی و از مصادیق آشکار این واقعیت شدند؛ زنانی که با سر چوب کردن حجاب، بعنوان نمادهای آشکار انقلاب زنانه در ایران، به با شکوه ترین شکل ممکن، ارزشهای ضدزن و ضدانسانی جمهوری اسلامی را به زیر پا گذاشتند.

شش سال بعد،‌ پاییز ۱۳۹۹

موج کوبنده بی حجابی در سراسر ایران در چند سال اخیر همواره باعث تشدید نگرانی های مقامات دولتی و حکومتی، آیت الله ها و امامان جمعه و سران نظام جمهوری اسلامی، از زیر پا گذاشتن ارزشهای اسلامی بویژه توسط زنان شده است.

با نزدیک شدن به سالگرد جنایت هولناک اسیدپاشی ها، بار دیگر امام جمعه اصفهان، همان فراخوان دهنده خشونت علیه زنان و امام جمعه بجنورد از ناامن کردن فضای جامعه برای بدحجابان سخن گفتند:

«باید فضای جامعه را برای زنانی که کشف حجاب می‌کنند، ناامن کرد و نباید اجازه داد به راحتی در خیابان‌ها هنجارشکنی کنند.» این جملات بخشی از حرف‌های یوسف طباطبایی‌نژاد، امام جمعه اصفهان در تاریخ ۱۱مهرماه ۱۳۹۹ در جلسه ای با فرماندهان نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی است. بلافاصله پس از چنین اظهاراتی، ابوالقاسم یعقوبی، امام جمعه بجنورد نیز پا به میدان می گذارد و همان حرفها را به این صورت تکرار می کند: «نیروهای انتظامی زندگی بدحجابان را ناامن کنند. علاوه بر ورود پلیس و قوه قضاییه به امر مقابله با بی‌حجابی، مردم هم باید به این امر ورود پیدا کنند و آمر به معروف و ناهی از منکر باشند»

نفرت پراکنی این دو امام جمعه، برای ایجاد “ناامنی” برای زنان بیحجاب، باعث خشم و نگرانی جامعه از حملات فیزیکی و خشونتهای سازماندهی شده علیه زنان شد. بسیاری از کاربران با اشاره به جنایت اسیدپاشی‌ به زنان اصفهانی و انتشارعکس‌های قربانیان آن، حکومت زن ستیز اسلامی و منبرنشینان آن را مورد اعتراض قرار دادند.

در جریان موج اخیر اعتراضی علیه زن ستیزان حکومتی، پاسخهای کوبنده ای از قربانیان اسیدپاشی های زنجیره ای اصفهان چون مرضیه امیری و سهیلا جورکش به اظهارات ائمه جمعه بجنورد و اصفهان داده شد. سهیلا جورکش با انتشار پیام تصویری خود به صحبتهای اخیر امام جمعه اصفهان واکنش نشان داد و مرضیه ابراهیمی نیز در صفحات خود در مدیای اجتماعی چنین نوشت: «همه ما خواستاریم که دست بردارند از این تهدید. دست بردارند از ترساندن مردم… این حق همه ما است که بدون ترس به خیابان‌های شهرمان پا بگذاریم. بدون وحشت زندگی کنیم. باور کنید ما اسیر نیستیم، شهروندیم»

اعتراضات گسترده فورا و ظرف مدت کوتاهی جواب گرفت و هر دو امام جمعه وادار به عقب نشینی شدند و مشخصا اظهارات خود را پس گرفتند. به نحوی که ابوالقاسم یعقوبی، امام جمعه بجنورد، گفته « در سخنانش خواستار ناامن سازی شرایط برای اشرار شده بود و موافق برخورد فیزیکی نیست»؛ و دفتر امام جمعه اصفهان، “هم رسانه ها را به دروغ پردازی و تقطیع سخنان او متهم کرد». خود امام جمعه اصفهان هم در یک مصاحبه تصویری گفت که از صحبتهای او تعبیر اشتباهی شده است.

همین عقب نشینی،‌ سند آشکاری بود بر قدرت عظیم و مبارزاتی مردم ایران علیه حکومت زن ستیز اسلامی و گواهی بر اینکه یک انقلاب زنانه در ایران جاری است، انقلابی که همه ساختارها و ارکان ضد زن این حکومت را در هم کوبیده است. انقلابی در دل جنبش سرنگونی جمهوری اسلامی که علیه قوانین زن ستیز و ممنوعیت ها برای زنان است، انقلابی متشکل از زنان و مردان سکولار، پیشرو، آزادیخواه و برابری طلب که این حکومت را در عرصه مبارزه علیه حجاب اجباری، مبارزه علیه تفکیک و تبعیض جنسیتی و مبارزه برای رهایی زن از چنگال اسلام و قوانین اسلامی، مستاصل کرده است.

گردآورنده: شیرین شمس

At vero eos et accusamus et iusto odio digni goikussimos ducimus qui to bonfo blanditiis praese. Ntium voluum deleniti atque.

Melbourne, Australia
(Sat - Thursday)
(10am - 05 pm)
Melbourne, Australia
(Sat - Thursday)
(10am - 05 pm)
Melbourne, Australia
(Sat - Thursday)
(10am - 05 pm)
Melbourne, Australia
(Sat - Thursday)
(10am - 05 pm)