بیحجابی سراسری؛ از بنبست سیاسی تا فرسایش صفوف درونحکومتی و ناکامی خامنهای
دستور اخیر خامنهای برای تشدید برخورد با «بیحجابی» نه از موضع قدرت، بلکه بیانگر یک بحران سیاسی عمیق در درون حکومت است. مسئلهٔ حجاب از همان ابتدا نه یک قانون شرعی، بلکه گرهگاه اصلی بقای سیاسی جمهوری اسلامی بوده و همین گرهگاه به نقطهٔ شکست آن بدل شد. مقاومت روزمره و سراسری و گستردهٔ زنان در طول بیش از چهاردهه گذشته، یکی از اصلیترین ستونهای ایدئولوژیک و امنیتی رژیم را عملاً دچار فروپاشی کرده است.
جمهوری اسلامی اساساً بر آپارتاید جنسیتی و کنترل بدن و زندگی زنان بنا شده است و حجاب اجباری همواره سازوکار بنیادین سرکوب و ابزار اعمال قدرت بوده است. اما با آغاز انقلاب زن زندگی آزادی پس از قتل حکومتی ژینامهسا امینی توسط گشت ارشاد، این ابزار از کار افتاده؛ زنانی که دههها هدف سرکوب سازمانیافته بودهاند، با زیر پا انداختن، آتش زدن، و کنار گذاشتن جمعی و علنی حجاب اجباری، نظم تحمیلی رژیم را از درون بیاعتبار کردهاند. این یک چالش سیاسی مستقیم علیه منطق و ارکان حاکمیت است که به زبان خود رژیم اولین خاکریز را از دست آن خارج کرده.
هراس واقعی حکومت از سرایت این نافرمانی و اعتراض گسترده به سایر عرصههای قدرت حاکم است. حاکمیت میداند که اگر نتواند بر بدن زنان سلطه داشته باشد، مشروعیت و توان اعمال قدرت در دیگر عرصهها نیز فرومیریزد. به همین دلیل، با وجود شرایط بحرانی از جمله خطر احتمالی جنگ، بحران انرژی و وضعیت وخیم معیشتی، سرکوب دوباره زنان به اولویت فوری تبدیل شده است؛ تلاشی برای بازسازی اقتدار از دست رفته از طریق خشونت عریان با حجاب اجباری.
در درون حاکمیت نیز شکاف عمیقی پدید آمده است. تقابل بخشی از رژیم که خواهان بازگشت به سرکوب گسترده و پلیسیسازی کامل جامعهاند، با بخشی از ساختار قدرت که معتقد به کار فرهنگیاند، شدت گرفته است. با این حال، بخش باورمند به اقدامات قهری، توانسته خامنهای را به صدور فرمان جدید وادار کند؛ تصمیمی که بیش از آنکه نشانه اقتدار باشد، سند استیصال رژیم در برابر جامعه و در صف مقدم زنان را امضا است.
این سیاستها شاید بتوانند بهطور موقت نگرانی تولید کنند، اما تاریخ عملکرد جمهوری اسلامی بارها نشان داده است که زنان در برابر رژیم سر باز ایستادن ندارند. جامعه ایران تجربه عبور از وحشت را پشت سر گذاشته و بازگشت به وضعیت پیشین و قبل از انقلاب زن زندگی آزادی ممکن نیست.
تشکل انقلاب زنانه تنها راه موثر برای فائق آمدن به فرمان خامنهای را تداوم و گسترش مقاومت و مبارزه بر متن انقلاب زن زندگی آزادی میداند. ادامه مبارزه انقلابی و روزمرهٔ زنان، فراگیر شدن بیحجابی سراسری در عرصه عمومی، پیوند خوردن این مقاومت با اعتراضات در زندانه، با اعتراضات خیابانی، با اعتصابات و فعالیتهای شبکهمحور آن حلقهای که میتواند همه جانبه رژیم را محاصره کرده و بر پیشروی جامعه در مسیر سرنگونی بیانجامد. حجاب اجباری، ستون رژیم اسلامی، امروز بیش از هر زمانی به پاشنه آشیل آن تبدیل شده است.
تشکل انقلاب زنانه
۷ آذر ۱۴۰۴ – ۲۸ نوامبر ۲۰۲۵





