روایت نرگس ظریفیان زندانی سیاسی سابق از زندگی در زندان اوین: هتلی که هتل نیست
زندان اوین، جایی که برخی با طعنه آن را “هتل اوین” میخوانند، در واقعیت تصویری متفاوت از آنچه این عنوان القا میکند، ارائه میدهد. نرگس ظریفیان، یکی از زندانیان سابق این زندان، روایتی از روزمرگیها و واقعیتهای زندگی در بند زنان اوین ارائه کرده است که زوایای کمتر دیدهشدهای از این محیط را به تصویر میکشد.
به گفته نرگس ظریفیان، برخلاف تصور عمومی، خبری از امکانات رفاهی یا فضای راحت در این بندها نیست. هر روز، زندانیان به نوبت وظایف مختلف از جمله شستن دستشویی، تمیز کردن آشپزخانه، و جارو زدن محیط را انجام میدهند. او تأکید میکند که این کارها هیچ استثنایی ندارد و برای همه یکسان است؛ چه افراد سرشناس و چه زندانیان گمنام.
فضای فیزیکی و کمبود امکانات
بند زنان زندان اوین، شامل چهار سالن تودرتو با تختهای دو طبقه است که جیرجیر دائمی آنها خواب را مختل میکند. به گفته وی، صندلیهای پلاستیکی بند برای نیمی از جمعیت هم کافی نیست و وعدههای غذایی به لطف یک آشپزخانه کوچک، تجهیزات فرسوده سرطان زا، و مواد اولیه بیکیفیت، بیشتر به صورت گروهی آماده میشود. با این حال، نگه داشتن همین وسایل نیز در محیط زندان چالشی جدی است.
او در ادامه اشاره میکند که فروشگاه زندان که تنها از طریق یک پنجره کوچک خدمات ارائه میدهد، اجناس را با قیمتی بالاتر از بازار بیرون به فروش میرساند.
رابطه انسانی در اوین
اما در این محیط سخت، آنچه بیش از همه به چشم میآید، پیوندهای انسانی میان زندانیان است. نرگس ظریفیان میگوید: «در اوین، گرایش سیاسی یا مذهبی، دین داری یا بی دینی اهمیتی ندارد.
اگر کسی بیمار شود، همه برای کمک پیش قدم میشوند.
زندانیان در این محیط، با وجود تمام فشارها، تلاش میکنند لحظات شادی نیز خلق کنند. جشنهای تولد با هدایای دستساز، یا حتی رقص با حوله روی سر، از معدود لحظاتی است که این زنان برای خود ایجاد میکنند. در سوی دیگر، هنگام بروز غم و اندوه نیز همبستگی به چشم میخورد. اگر کسی عزادار شود، همه، در اتاقی گرد هم میآیند تا همدردی کنند.
زندگی و مبارزه برای زیستن
نرگس ظریفیان در پایان روایت خود به نکتهای کلیدی اشاره میکند: «ما مردم عادی هستیم که شرایط، ما را به مبارز تبدیل کرد. ما زندهایم که زندگی کنیم و مبارزه میکنیم که زندگی کنیم.»
روایت او از زندان اوین، نه تنها تصویری از سختیهای روزمره این زندان است، بلکه بازتابی از روحیهی زنانی است که با وجود تمام محدودیتها، تلاش میکنند معنای زندگی را در میان سختیها بیابند و حفظ کنند.
این روایت، همچنان پرسشهای مهمی درباره شرایط زندانیان، استانداردهای حقوقی بین المللی، و فضای انسانی در محیطهایی چون نزدان اوین را مطرح میکند.