چرخه زنکُشی تحت حاکمیت ضدزن اسلامی همچنان میچرخد
زهرا قائمی، مدرس و از اعضای گروه مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران، در تاریخ ۱۹ مهر ۱۴۰۴ توسط همسرش در تهران به قتل رسید.
گزارشها حاکی است که او و همسرش شب حادثه در خانه مشاجره کردند و همسرش زمانی که زهرا قائمی خواب بوده، او را خفه کرده است.
فرزند ۱۲ ساله او از همسر سابقش در زمان وقوع قتل در خانه حضور نداشته است.
رسانههای امنیتی رژیم از جمله تسنیم با انتشار ویدئویی از مردی که خود را همسر زهرا قائمی معرفی کرده و به قتل اعتراف میکند، خبر بازداشت او را تأیید کردند. مرکز اطلاعرسانی پلیس ویژه غرب تهران نیز بازداشت متهم را رسماً اعلام کرده است.
در حالیکه برخی منابع ابتدا از «استاد بودن» وی خبر داده بودند، گزارشهای بعدی تأیید کردند که او «کارمند و مدرس دانشگاه تهران» بوده است.
این قتل در ادامه موج فزاینده خشونتهای خانوادگی علیه زنان در ایران رخ داده است. طبق آمار رسمی، در سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ دستکم ۸۵ زن و دختر توسط اعضای خانواده خود کشته شدهاند و تنها در ۴۰ روز نخست سال ۱۴۰۴، ۱۰ زن قربانی قتلهای خانوادگی شدهاند.
تشکل انقلاب زنانه این موج فزاینده خشونت و جنایت علیه زنان را تهدیدی جدی علیه نیمی از جامعه میداند؛ جامعهای که در آن زنستیزی و مردسالاری به شکل ساختاری ریشه دوانده و حتی در چهارچوب خانواده به خشونت و قتل منجر میشود. این خشونتها و رفتارهای غیرانسانی باید بیقید و شرط پایان یابند و احترام، کرامت و جایگاه واقعی زنان به آنان بازگردانده شود. اما مساله اینجاست که ریشه چنین جنایاتی در نظام مردسالار و زنستیز جمهوری اسلامی نهفته است؛ نظامی که با نادیده گرفتن حقوق انسانی زنان، و قوانین و دولت و دستگاه قضایی زن زن، زمینهساز تداوم خشونت، تبعیض و سرکوب آنان شده است. برای ریشه کن کردن این نظام به غایت ضدزن باید انقلاب زن زندگی آزادی را به پیروزی رساند. در این مسیر تشکیل جمع ها و گروههای مقابله با خشونت علیه زنان در محل زندگی و کار و تحصیل یک ضرورت واقعی است.